امیدواریم مطالب و محصولات ارزشمندی در اختیار شما عزیزان قرار داده باشیم.

search

قلمرو دین در زندگی بشر از منظر فرهنگ اسلامی


توضیحات کوتاه:

عده ای قلمرو دین را مسائل حیات اجتماعی بشر و اصلاح زندگی دنیوی او می دانند. مانند مارکسیست ها که دین را عامل تخدیر و افیون برای توده ها می انگاشتند. که علمای مذهبی در ...


توضیحات:

عده ای قلمرو دین را مسائل حیات اجتماعی بشر و اصلاح زندگی دنیوی او می دانند. مانند مارکسیست ها که دین را عامل تخدیر و افیون برای توده ها می انگاشتند. که علمای مذهبی در برابر آن ،اندیشه دین برای دنیا را مطرح نموده و بر جنبه دنیوی دین پای فشردند. و بیان نمودند که هدف پیامبران چیزی جز اصلاح وضعیت زندگی دنیوی بشر و برقراری عدل و قسط اجتماعی نبوده است. همین علما از اسلام به عنوان مکتبی ظلم ستیز یاد نمودند و بر تعالیم دینی مربوط به شئون دنیوی بشر تاکید کردند، تا جایی که این تصور پدیدار شد که گویا هدف اصلی دین همانا اصلاح وضعیت دنیوی بشر است. عده ای دیگر بیان نمودند که قلمرو دین چیزی جز تربیت معنوی و اصلاح زندگی اخروی بشر نیست، و انسان ها از درک آن عاجز و قاصر می باشند. چنانکه خداوند خودش در کتابش می فرماید: «بل توثرون الحیوه الدنیا* والاخره خیر وابقی؛ بلکه شما زندگی دنیا را ترجیح می دهید* حال آن که آخرت بهتر و پایدارتر است» (اعلی/ 17-16) و نیز گفته اند که قلمرو دین اصلاح زندگی دنیوی و اخروی بشر، هر دو می باشد و زندگی دنیا مقدمه حیات آخرت می باشد. چنانکه در احادیث آمده: «من لامعاش له لامعادله ویا لیس منامن ترک آخرته لدنیاه اوترک دنیاه لاخرته».

علامه طباطبایی بر این اساس دین را روشی می داند که مصالح زندگی دنیوی انسان را در جهت کمال اخروی و حیات ابدی او تامین می کند. لذا لازم است شریعت در برگیرنده قوانینی باشد که به نیازهای دنیوی انسان نیز پاسخ گوید. البته انسان باید نخست نیاز و انتظار خود را از دین مشخص نماید تا در نتیجه بتواند قلمرو دین را مشخص سازد، لذا اگر انسان بگوید دین آمده تا به همه نیازهای من پاسخ گوید، قلمرو دین هم خیلی وسیع خواهد شد. ولی اگر بگوید: دین برای پاسخ گویی به مسائل اصلی زندگی آمده است، سطح انتظار او از دین نیز محدود به همین مسائل خواهد شد. ما می دانیم که هدف کلی دین هدایت بشر و پاسخ گویی به نیازهای اصیل اوست، لذا دین هم باید به همه ابعاد وجودی انسان توجه کند، هم بعد فکری و عقلانی، و هم بعد عاطفی و احساسی، و هم بعد غریزی و مادی، ولی از آن جا که درک عقلی و علمی بشر در شناخت همه زوایای وجودی خویش رسا نیست، و معرفت وحیانی فراتر و برتر از معرفت عقلانی و تجربی است، در کشف نیازهای اصیل انسان به طور جزئی و مشخصی باید از دین و معرفت وحیانی کمک گرفت، و هرگاه میان معرفت بشری و وحیانی در مورد نیازهای انسان و خط مشی زندگی او تعارضی رخ دهد، معرفت وحیانی حجت خواهد بود، نه معرفت انسانی. بنابراین می شود گفت: قلمرو دین زندگی دنیوی و اخروی بشر است و در کل هدف نهایی دین سعادت اخروی انسان است و انسان تا سطح انتظار خودش را از دین مشخص نکند نمی تواند قلمرو دین را مشخص نماید.

بر حسب دین اسلام گفته می شود: زندگی اخروی انسان دقیقا محصول و نتیجه رفتار و اعمال دنیوی اوست، یعنی: انسان می تواند اعمال و رفتار خویش را به گونه ای انجام دهد که برای آخرتش مفید باشد، چنانکه می تواند به گونه ای عمل کند که مضر به حال آخرتش باشد. انسان حقیقتی پویا و در حال شدن است که ساختار وجودی و نحوه زندگی آن جهانی اش را خود و با اعمال و رفتار خویش رقم می زند و در مقام گزینش شیوه های رفتار باید احکام الزامی دین را رعایت کند. این نگرش که همان تفکر اسلامی ناب است، که دیدگاه افراطی و تفریطی غرب را بر نمی تابد. اسلام در عین این که برای هر عمل و رفتار و حتی اندیشه و پندار انسانها دارای یکی از احکام پنجگانه (واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح) است و به همین دلیل کلیه اعمال انسان را در چارچوب نظام ارزشی خود در می آورد، ولی هرگز در پی خاموش کردن فروغ عقل و جلوگیری از پویایی فکر و توانایی های بشری نیست، بلکه با بیانهای گوناگون انسانها را به علم جویی، رشد فکری، توسعه و پیشرفت و بهره گیری از دانش دیگران تشویق می کند. و اسلام دنیا و اعمال فردی و اجتماعی انسان در آن را مقدمه آخرت، و زندگی آن جهانی را برآمده و محصول عملکرد این جهانی انسان می داند و هرگز با تفکر سکولاریستی غرب که دین را از صحنه زندگی اجتماعی انسان خارج می کند و تنها به آن نقشی در محدوده ارتباط فردی انسان با خدا می دهد، سازگاری ندارد.

در فرهنگ اسلامی با توجه به اینکه دنیا مقدمه آخرت و راهی برای رسیدن به آن است، می توان گفت که اصولا همان طور که دین نمی تواند نسبت به مساله ای از مسایل اخروی بی تفاوت باشد، نسبت به مساله ای از مسایل دنیوی نیز نمی تواند بی تفاوت باشد. موجودی که فرزند این دنیاست و از راه دنیا متوجه آخرت می گردد، به هیچ وجه نمی تواند بیگانه از دنیا باشد،چنانکه بیگانه از آخرت نیست. علم، فرهنگ، تمدن، حکومت، سیاست، اقتصاد، هنر، صنعت، کشاورزی، دامداری، خانواده، اجتماع و فرد، به اعتباری، در قلمرو دین هستند و طبیعی است که دین جامع و کامل باید در باب همه آنها قانون و ضابطه بدهد. بشر در حقوق و اخلاق و عبادات، نیازمند دین است.

درست است که بشر با عقل عملی خود، حسن و قبح افعال و مبانی بسیاری از بایدها و نبایدها را درک می کند و طبعا به درک مسایلی از اخلاق، عبادات و حقوق نایل می شود. ولی این اندازه برای اخروی شدن دنیا و برای اینکه جریان زندگی دنیا به سلامت آخرت منتهی شود، کافی نیست و به همین جهت علاوه بر حجت باطن (عقل)، به حجت ظاهر (انبیاء و اولیاء) نیازمندیم. اگر دین، طرفدار اعتکاف در غار، رهبانیت، زهد خشک صوفیانه، تجردگرایی قلندرانه و گریز از کار و تلاش و اجتماع و سیاست و فلاحت و صنعت بود و زندگی استثنایی و غیرطبیعی مرتاضان را وقعی می گذاشت، آنگاه حق داشتیم برای دین، مسایل برون مرزی و درون مرزی درست کنیم و دین جامع و کامل را محدود به مسایل خاصی درخور رهبانیت، ترک دنیا، تجرد، نفرت و گریز بدانیم.

اما می دانیم که اسلام غیر از این است. ریاضت اسلام، روزه واجب رمضان است و اعتکاف مستحب اسلام، سه روز ماندن در مسجد است و رهبانیت آن، جهاد می باشد. چنانکه پیامبر به عثمان بن مظعون که به خاطر مرگ فرزند و از شدت حزن، در کنج خانه عزلت گزیده و به عبادت پرداخته بود فرمود: «یاعثمان ان الله تبارک و تعالی لم یکتب علیناالرهبانیه انما رهبانیه امتی الجهادفی سبیل الله» (سفینه البحار: رهب). بدین ترتیب، هیچ امری از امور دنیا و هیچ عملی از اعمال بشر در حیات این دنیا، خارج از قلمرو دین نیست. در این موضوع، هیچ فرقی بین مسایل فردی، خانوادگی و اجتماعی نیست و صد البته برخی از مسایل به خاطر اهمیتی که دارند، ضمن اینکه در قلمرو دین هستند، در درجه اول اهمیت قرار دارند. اصولا نباید فراموش کرد که در قرآن کریم پیامبر گرامی اسلام به عنوان تزکیه کننده و تعلیم دهنده معرفی شده. چنانکه می فرماید: «و یزکیهم ویعلمهم الکتاب و الحکمه؛ و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت بدیشان بیاموزد» (جمعه/ 2). دین مبین اسلام تمام ابعاد وجودی انسانها از زمان انعقاد نطفه -بلکه قبل از آن- تا کودکی، جوانی، پیری، مرگ، پس از مرگ را مورد توجه قرار داده و با دیدی وسیع، با تعلیم و تزکیه انسان، تمام مراحل وجود و همه علل و شرایط تکاملی از جمله اصلاح محیط اجتماعی را مدنظر قرار داده برای رشد معنوی و تربیت او به نحوی بهتر و پسندیده تر، برنامه ریزی می کند، طبیعی است که تشکیل حکومت صالح نیز نمی تواند از مسایل برون دینی باشد. دینی که حتی مساله مضمضه و استنشاق و ازاله موهای زاید و ناخنها و نظافت بدن را ازیاد نبرده، چگونه ممکن است در مساله حکومت که از اهم مسایل دنیوی و اخروی بشر است، ساکت مانده و دم فرو بسته باشد؟!

منابع
محمدتقی مصباح یزدی- پرسشها و پاسخها: دین و مفاهیم نو- ج 3
عبدالکریم سروش- ماهنامه کیان شماره 23
سید محمدحسین طباطبایی- تفسیرالمیزان- ج 2 صفحه 130
دکتر احمد بهشتی- مقاله جامعیت و کمال دین

سایر اطلاعات:
کد مطلب: td2e
وضعیت مطلب: فعال
گروه اصلی: مذهبی     زیرگروه: اصول اعتقادی

دفعات بازدید: 6    
محبوبیت: 4   (کمترین=0 و بیشترین=5)    تعداد شرکت کننده در نظر سنجی مجبوبیت: 
تاریخ ثبت: 1401/10/12 ب.ظ 7:24:30


لینک صفحه ی مطلب: https://tadanesh.ir/t?c=td2e


هم گروهی ها
قرآن کریم دین خدا را از آدم تا خاتم یک جریان به هم پیوسته معرفی می کند و به صراحت اعلام می دارد که پیامبران رشته واحدی را تشکیل داده و همواره بشر را به جهان بینی واحد ...
ادیان توحیدی «وحی مدار» هستند. به بیان دیگر بنیان اصلی این ادیان تجربه خداوند توسط انسان است. در سنت ادیان توحیدی مهمترین تجلی گاه خداوند، کلام وی است; خداوند با ...
دین اسلام، به طور کامل، بر جامعه بشری عرضه گشت. روزی که پیامبر درگذشت، هیچ مسئله ای نبود که برای نظام سعادت آفرین لازم باشد مگر اینکه گفته شده بود، برخی آشکار و معین و ...
در دین اسلام، اعتقادات دینی را اصول دین می نامند، و اعمال و عبادات واجب را فروع دین. اصول دین اموری است که مسلمانان باید به آنها معتقد باشد و آنها را باور داشته باشد، ...
جاسترو می نویسد دین از سه چیز مرکب است:1- اعتراف به قدرت یا قدرتهایی که در حیطه اختیار ما نیستند.2- ادراک مقهوریت نسبت به این قدرت و یا قدرتها.3- طلب ارتباط با این قدرت یا ...
در اینکه اخلاق جایگاه مهمی در تعالیم دینی دارد، هیچ شکی نیست، اما ارجاع دین به اخلاق، خطایی است که برخی از دین پژوهان در تعریف دین مرتکب شده اند، در اینجا سه نمونه از ...
ساموئل کینگ: دین عبارت است از ایمان به قوای ماوراء الطبیعه و یا مرموزی که ناشی از احساس ترس و وحشت و پرستش است. بررسیالف- این تعریف هم مانند تعاریف متعدد از دین، ریشه و ...
از نظر کوفمان دین در آرزوی انسان برای تعالی بخشیدن به خویش، ریشه دارد. در این دیدگاه انسان میمونی است که می خواهد خدا باشد، چه آرمانهایی را بپرستد و چه تقلا کند تا خود ...
هر پیامبری که مبعوث شد، خداوند امت او را با مشکلاتی آزمود. امت ها اگر توانستند در امتحان الهی همراه پیامبر خود راه نبرد با دشواری ها را ادامه بدهند، به فلاح رسیدند و ...
حکومت صالحان و به طور کلی حکومت «عدل الهی» نیز در برنامه های انبیاء مندرج بوده است، چه آنها که توفیق پیاده کردن آن را یافتند و چه آنها که بر اثر اوضاع و شرایط خاص ...