امیدواریم مطالب و محصولات ارزشمندی در اختیار شما عزیزان قرار داده باشیم.

search

بانوی شجاع در برابر دشمن خونخوار


توضیحات کوتاه:

حره دختر حلیمه سعدیه (خواهر شیری پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) روزی بر حجاج بن یوسف جنایتکار وارد شد و در کنار وی قرار گرفت. حجاج از طرز ورود و بی اعتنایی حره فهمید ...


توضیحات:

حره دختر حلیمه سعدیه (خواهر شیری پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) روزی بر حجاج بن یوسف جنایتکار وارد شد و در کنار وی قرار گرفت.
حجاج از طرز ورود و بی اعتنایی حره فهمید او بانوی شجاع است کمی تامل کرد، آنگاه پرسید: تو دختر حلیمه سعدیه هستی؟
حره در پاسخ او گفت:
فراسه من غیر مؤمن : هوشیاری است از غیر مؤمن، خوب تشخیص داد ولی تشخیص خوب از امتیازات مؤمن است نه تو.
حجاج گفت:
خواست خدا بود تو به اینجا آمدی. شنیده ام تو علی را بر ابوبکر، عمرو عثمان، برتری می دهی؟
حره گفت:
هرکس چنین نسبتی به من داده دروغ گفته است، زیرا من علی را نه تنها از آنان ( سه خلیفه) برتر می دانم، بلکه او را بر آدم، نوح، لوط، ابراهیم، داود ، سلیمان و عیسی بن مریم بالاتر می دانم.
حجاج: وای بر تو افزون بر اینکه او را از صحابه بهتر می دانی بر هفت پیغمبر الوالعزم نیز فضیلت میدهی، چنانچه این مطلب را با دلیل اثبات نکنی گردنت را می زنم.
حره: من برتری نمی دهم، بلکه خداوند علی را بر آنها فضیلت داد است. در قرآن درباره آدم می فرماید:
« وَعَصَی آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَی »(1): آدم عصیان ( ترک اولی) کرد و گمراه شد.
اما درباره علی (علیه السلام) (و خانواده آن حضرت) می فرماید: «إِ وَکَانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُورًا »(2): کوشش شما مورد ستایش است.
حجاج: آفرین بر بیان تو ای حره! قبول کردم، اکنون بگو، به چه دلیل او را بر نوح و لوط برتری می دهی؟
حره: خداوند او را برتری داده، قرآن می گوید:(3) خداوند زن نوح و زن لوط را مثل میزند برای کسانی که کافر شدند که همسر آن دو زن، پیغمبر بودند و به آن دو بزرگوار خیانت کردند. اگرچه همسران آن دو، پیغمبر بودند. اما راه گریزی از کیفر خدا نداشتند، لذا گفتیم به آنها با جهنمیان وارد آتش شوید.
ولکن همسر علی (علیه السلام) ، فاطمه دختر پیامبر است که خشنودی او خشنودی خداست ، و خشم او خشم خداست. اگر فاطمه از کسی راضی نباشد خداوند از او راضی نمی شود.
حجاج گفت: احسنت، بسیار خوب! قبول کردم. اما به چه دلیل او را بر پدر انبیاء ابراهیم خلیل برتری می دهی؟
حره گفت: خداوند او را در این آیه برتر می داند، می فرماید: «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِی الْمَوْتَی قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَی وَلَکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی»(4)
هنگامی که ابراهیم گفت: خدایا! به من نشان بده چگونه مردگان را زند میکنی؟ فرمود: مگر ایمان نیاورده ای؟! عرض کرد: چرا، ولی می خواهم قلبم آرامش یابد.
ولی مولای من علی (علیه السلام) ، در این باره سخنی فرموده که دوست و دشمن این سخن را از او نقل کرده اند. که فرمود: «لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا»: اگر از جلوی چشمم تمام پرده ها برداشته شود چیزی بر یقین من افزود نمی شود، چنین سخنی را کسی قبل از علی (علیه السلام) و بعد از او نگفته است.
حجاج: احسنت یا حره! آفرین بر تو ای حره بسیار خوب. حالا بگو، به چه دلیل او را برتر از موسی کلیم الله می دانی؟
حره: وقتی که به موسی خبر دادند طرفداران فرعون تصمیم دارند که وی را به قتل برسانند. «فَأَصْبَحَ فِی الْمَدِینَهِ خَائِفًا یَتَرَقَّبُ »(5): موسی از مصر خارج شد و به سوی مدینه رفت. در حالی که ترسان بود، که به او برسند و به قتل برسانند.
ولی علی (علیه السلام) در لیله المبیت در رختخواب پیغمبر خوابید بدون آنکه ترس و واهمه داشته باشد در حالی که صد در صد خطر داشت، خداوند به عنوان قدر دانی از آن بزرگوار این آیه را نازل نمود. «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ»:(6) برخی از مردم جان خود را در مقابل رضای خد می فروشند.
حجاج: احسنت ، آفرین بر تو ای حره! اما چگونه او را از داود بالاتر می دانی؟
حره: خداوند با این آیه او را از داود بالاتر می داند می فرماید: «یا داؤد انا جعلناک خلیفه فی الأرض فاحکم بین الناس بالحق ولاتتبع الهوی فیضلک عن سبیل الله»(3): ای دارد! تو را در روی زمین جانشین قرار دادم، میان مردم به راستی حاکم باش و از هوای نفس پیروی منما که گمراه می شوی.
حجاج پرسید:
قضاوت داود در چه موضوع بود؟
حره گفت: دو نفر پیش داود آمدند که یکی باغستانی از انگور داشت دیگری گله ای گوسفند. صاحب باغ مدعی بود که این مرد گوسفندانش را در باغ من رها کرده و انگور را چرانده و شکایت به داود کرد.
داود گفت:
گوسفند ها را می فروشند معادل زیانی که به باغ وارد شده می دهند تا باغ به صورت اول برگردد.
سلیمان پسر داود گفت: نه، پدر! صاحب باغ از منافع گوسفند از قبیل شیر و پشم استفاده می کند. تا ضررش جبران گردد.
خداوند در این آیه می فرماید: «ففهمناها سلیمان»(7) . چون در این قضاوت اشتباه پیش آمده بود - ما حکم آن جریان را به سلیمان آموختیم.
ولی مولای من علی(علیه السلام) فرمود: از من سؤال کنید از بالای عرش و از زیر آن، پیش از آن که مرا از دست دهید. در روز فتح خیبر خدمت پیامبر رسید پیامبر روی به حاضرین نموده ، فرمود: از همه شما داناتر و واردتر به احکام قضاوت، علی است.
حجاج: آفرین بر تو ای حره! خوب دلیل آوردی . اما به چه علت او را بر سلیمان برتر می دانی؟
حره: خداوند در این آیه او را برتری داده، می فرماید: «ربی هب لی ملکا»
« لَا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی »(8) خدایا مرا سلطنتی بده که شایسته دیگری بعد از من نباشد.
ولی مولای ما امیرالمؤمنین گفت: طلقتک یا دنیا ثلاثا لا حاجه لی الیک :
دنیا! من تو را سه طلاقه کردم، نیازی به تو ندارم.
حجاج: آفرین! بر تو ای حره! اکنون بگو، به چه دلیل او را از عیسی برتو می دانی؟
حره: خداوند در این آیه به او برتری داده، به عیسی بن مریم میگوید:(9)
آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را دو خدا، جز خدای یگانه، انتخا کنید؟
عیسی گفت: منزهی تو، من حق ندارم آنچه را که شایسته من نیست بگویم، اگر چنین سخنی را گفته باشم تو میدانی، تو از آنچه در روح و جان من است آگاهی و من از آنچه در ذات (پاک) تو است آگاه نیستم. زیرا تو با خبر از تمام اسرار و پنهانی ها هستی، جز آنکه تو دستور داده ای نگفته ام.
روی این حساب، قضاوت را در باره آنان که عیسی و مادرش را دو خدا می دانند، تا روز قیامت به تأخیر انداخت. اما امیر المؤمنین علی (علیه السلام) گروه نصریه را (10) که به خدایی علی (علیه السلام ) قائل
بودند! مجازاتشان کرد و قضاوت را به قیامت نگذاشت.
این ها فضایل علی (علیه السلام) است که قابل مقایسه با فضایل دیگران نمی باشد.
حجاج: احسنت یا حره ! آفرین بر تو ای حره ! که از عهده جواب خوب بر آمدی! اگر چنین نبود تو را میکشتم.
سپس جایزه ای به او داد و با احترام او را به منزل خود برگرداند. رحم خداوند بر چنین بانویی باد.(11)

1- سوره طه، آیه 121.
2- سوره انسان آیه 22
3- اضرب الله مثلا للذین کفروا إمرأه نوح و إمرأه لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا فخانتا هما قلم یغنیا عنهما من الله شیئا و قیل ادخلا النار مع الداخلین
4- سوره بقره، آیه 260.

5- سوره قصص، آیه 18.
6- سوره بقره آیه 207

7- ما حکم داوری را به سلیمان یاد دادیم.

8- سوره ص، آیه 35.
9- سوره مریم، آیه 116.
10- خلاصه سخنان نصریه این است که ائمه را روح لاهوتی می دانند.

11- ب: ج 46، ص 134.


داستانهای بحار الانوار/ محمود ناصری/دار الثقلین، 1377

سایر اطلاعات:
کد مطلب: t152
وضعیت مطلب: فعال
گروه اصلی: مذهبی     زیرگروه: حدیث

دفعات بازدید: 16    
محبوبیت: 4   (کمترین=0 و بیشترین=5)    تعداد شرکت کننده در نظر سنجی مجبوبیت: 
تاریخ ثبت: 1401/10/11 ب.ظ 6:06:30


لینک صفحه ی مطلب: https://tadanesh.ir/t?c=t152


هم گروهی ها
عبدالله بن عباس میگوید: روزی همراه امیر المؤمنین (علیه السلام ) در رکاب آن حضرت به صفین می رفتیم. هنگامی که به نینوا( کربلا) در کنار فرات رسیدیم با صدای بلند فرمود: ...
متوکل عباسی پیوسته به اطرافیانش میگفت: کار ابن الرضا مرا خسته و در مانده کرده است. هرچه کوشش کردم که می گساری نموده و با من هم پیاله شود ( تا او را نزد مردم سبک کنم و ...
سعد بن عبدالله قمی می گوید: مسائلی مذهبی برایم پیش آمده بود نمی توانستم حل کنم با احمد بن اسحق قمی محضر مبارک امام حسن عسکری مشرف شدم جواب مسائل را از امام بپرسم. وارد ...
هنگامی که عمر بن عبدالعزیز، خلیفه ی درستکار اموی، وارد مدینه شد، دستور داد جارچی اعلان کند هر کس ستمی دیده، یا شکایتی دارد بیاد تا به حق او رسیدگی شود. عده ای از ستم ...
احمد بن محسن میگوید: من و ابن أبی الأوجاء و عبدالله بن مقفع(1) در مسجدالحرام نشسته بودیم، جمع زیادی از مردم مشغول طواف خانهی خدا بودند و امام صادق (علیه السلام) در گوشه ...
پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله لشگری را به جنگ قومی فرستاد، فرمانده سپاه، زید بن حارثه بود. لشگر فاتحانه برگشت، نزدیک مدینه که رسیدند، رسول خدا با اصحاب به ...
حبه عرنی می گوید: من با نوف (1) شبی در حیاط دارالاماره ی کوفه خوابیده بودیم. اواخر شب بود ناگهان دیدیم علی آهسته از داخل قصر بیرون آمد، وحشت فوق العاده حضرت را فرا ...
جنگ جمل یکی از خانمانسوز ترین جنگ ها بود که در عصر خلافت علی علیه السلام رخ داد. این جنگ در بصره بین سپاه علی علیه السلام و طلحه و زبیر اتفاق افتاد که منجر به قتل پنج ...
در یکی از سال ها هشام خلیفه عباسی، برای حج به مکه رفت در همان سال امام باقر با فرزندش امام صادق علیه السلام نیز به مکه مشرف شدند. حضرت صادق علیه السلام در یک سخنرانی ...
امام حسن عسکری علیه السلام می فرماید: وقتی که دیدید شخصی سیمای نورانی و رفتار و گفتار زاهدانه دارد، با تواضع و فروتنی راه می رود، مواظب باشید شما را گول نزند، چه ...