امیدواریم مطالب و محصولات ارزشمندی در اختیار شما عزیزان قرار داده باشیم.

search

تفسیر به رأی با تفسیر عقلی و تفسیر اجتهادی چه تفاوتی دارد؟


توضیحات کوتاه:

پرسش:تفسیر به رأی با تفسیر عقلی و تفسیر اجتهادی چه تفاوتی دارد؟پاسخ:در پاسخ به این پرسش ما تفسیر عقلی را با یک مثال معرفی می‌کنیم تا تفاوت آن با تفسیر به رأی روشن شود: ...


توضیحات:

پرسش:
تفسیر به رأی با تفسیر عقلی و تفسیر اجتهادی چه تفاوتی دارد؟
پاسخ:
در پاسخ به این پرسش ما تفسیر عقلی را با یک مثال معرفی می‌کنیم تا تفاوت آن با تفسیر به رأی روشن شود: استفاده‌ی از قرائن عقلی، در تفسیر قرآن را تفسیر عقلی می‌نامند به عنوان مثال قرآن کریم می‌فرماید: «إِلَی رَبِّهَا نَاظِرَةٌ»
روز قیامت برخی از مردم به سوی پروردگار نظر می‌کنند.
از ظاهر آیه تصور می‌شود که خدا جسمی است که افراد به آن نگاه می‌کنند، در حالی که ما قرینه‌ی عقلی بر خلافش داریم، برهان داریم بر اینکه خداوند جسم نیست چون اگر جسم باشد محدودیت دارد و محدودیت مستلزم مخلوق بودن است و ... بنابراین خداوند تبارک و تعالی، جسم نیست، پس معلوم می‌شود این نظر در آیه‌ی شریفه نظر با چشم سر نمی‌باشد بلکه شهود باطنی است، یا نگاه به ثواب و عقاب الهی است، و توجیهاتی که ذیل این آیه و مانند آن آمده است.
بنابراین ما به وسیله‌ی یک قرنیه‌ی قطعی عقلی، ظاهر آیه را تأویل می‌کنیم، یا ظاهر آیه را تفسیر می‌کنیم، و این روش تفسیر عقلی می‌باشدکه غیر از تفسیر به رأی است، زیرا تفسیر به رأی آن است که بدون توجه به قرائن عقلی و نقلی تفسیر شود، پس این دو کاملًا با هم متفاوت است.
تذکر:
1. خلط این دو مبحث از جایی شروع شده که برخی افراد برای اولین بار تفسیر به رأی را به دو نوع ممدوح و مذموم تقسیم کردند و نوشتند که تفسیر به رأی مذموم یعنی تفسیر به رأیی که جایز نیست و در روایات نکوهش شده، و تفسیر به رأی ممدوح مثل تفسیر عقلی یا تفسیر اجتهادی که جایز است.
و کم کم بسیاری از نویسندگان، این مطلب را گرفتند و نقل کردند در حالی که اصل مطلب مخدوش است، زیرا روایاتِ تفسیر به رأی، مطلق است یعنی همه نوع تفسیر به رأی را جایز نمی‌داند، و تفسیر به رأی ممدوح، و مذموم نداریم.
بنابراین تفسیر عقلی، اصلًا تفسیر به رأی نیست در حقیقت تفسیر به رأی آن است که بدون توجه به قرائن عقلی و نقلی باشد، و تفسیر عقلی با توجه به قرائن عقلی می‌باشد؛ از این رو تفسیر عقلی، تخصصاً از تفسیر به رأی خارج است و نمی‌شود آن را تفسیر به رأی ممدوح نامید.
از مطالب گذشته پاسخ این که آیا تفسیر اجتهادی، با تفسیر به رأی تفاوت دارد نیز مشخص می‌شود:تفسیر اجتهادی صحیح، این است که مفسر، اول به قرائن عقلی و نقلی آیه مراجعه کند روایاتش را بررسی کند، آیات دیگر را ببیند، اگر برهان‌های عقلی برای آن هست ببیند، بعد در پایان، جمع‌بندی کند و در نتیجه، برداشتی از آیه داشته باشد، این اجتهاد در تفسیر می‌باشد. در حالی که تفسیر به رأی این است که قبل از مراجعه به قرائن عقلی و نقلی، اظهار نظر شود. پس این دو تا با هم تفاوت دارند، چنانچه اگر در تفسیر اجتهادی، مجتهدِ تفسیر، بدون مراجعه به قرائن عقلی و نقلی اظهار نظر بکند به دام تفسیر به رأی می‌افتد، پس اجتهاد می‌تواند دو نوع باشد اجتهاد صحیح، اجتهاد غیرصحیح؛ اجتهاد صحیح آن است که مفسر بعد از مراجعه به قرائن عقلی و نقلی نظرش را اعلام کند و اجتهاد غیرمعتبر و غیرصحیح این است که قبل از مراجعه به قرائن عقلی و نقلی اعلام نظر کند.
2. یکی از مواردی که موجب اشتباه در این بحث شده، این است که برخی گمان کرده‌اند: واژه‌ی «رأی» به معنای «عقل» است برخی از معاصرین مثل «شیخ آل عبدالرحمن العک» و همچنین آقای «ذهبی» در «التفسیر و مفسرون» و دیگران گفته‌اند: که رأی در اینجا به معنای «عقل» و تفسیر به رأی به معنای تفسیر به عقل می‌باشد، بنابراین اگر کسی تفسیر عقلی کرد، می‌شود تفسیر به رأی ممدوح، چون تفسیر عقلی را نمی‌توانیم بگوئیم بد است. این تفسیر به رأی ممدوح است و غیر از آن تفسیر به رأی است که در روایات مذموم شمرده شده.
در حالی که چنانچه گذشت، اولین بار این تقسیم را راغب اصفهانی کرد.که ممدوح و مذموم را جدا کرده و این خلاف اطلاق روایات است علاوه بر اینکه لغت هم این مطلب را یاری نمی‌کند و از طرفی خود آقای راغب اصفهانی در مفرداتش می‌گوید: رأی، اعتقادی است که از غلبه‌ی گمان پیدا می‌شود. به عبارت امروزی، «رأی» یعنی، «گمانه‌زنی» بنابراین اگر کسی بدون استناد و بدون توجه به قرائن عقلی و نقلی گمانه‌زنی کرد این تفسیر به رأی است، پس این که گفته شده تفسیر به رأی، یعنی تفسیر عقلی، چون رأی به معنای عقل است، مطلب درستی به نظر نمی‌آید. حتی برخی از معاصرین ادعا کرده‌اند که هیچ موردی در کتاب و سنت، و لغت، «رأی» به معنای عقل نیامده و نمی‌شود بگوئیم که تفسیر به رأی، یعنی تفسیر عقلی.پرسش:
آیا بین تفسیر عقلی و اجتهادی تفاوتی وجود دارد؟
پاسخ:
آری، تفسیر اجتهادی با تفسیر عقلی متفاوت است چنانچه گذشت ما روش‌ها را به 6 روش تفسیر کردیم: تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر روائی، تفسیر علمی، تفسیر عقلی، تفسیر اشاری یا باطنی، و تفسیر اجتهادی جامع.
در یک تقسیم‌بندی جامع، تفاسیر را به دو دسته تقسیم می‌کنند:
می‌گویند تفاسیر نقلی و اجتهادی.
تفاسیر نقلی آنهایی است که براساس تفسیر مأثور، تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر روائی باشد. و بقیه‌ی تفاسیر اعم از تفسیرهای علمی و عقلی را تفاسیر اجتهادی می‌گویند.
یادآوری:
به نظر می‌رسد که واژه‌ی اجتهاد به یک معنای اعمی، شامل تفسیر علمی و عقلی نیز می‌شود، منتها تفسیر عقلی یک اصطلاح خاص است، که استفاده‌ی از قرائن عقلی و برهان‌های عقلی در فهم آیات قرآن را تفسیر عقلی گویند. که این «تفسیر عقلی خاص» قسمتی از تفسیر اجتهادی به معنای عام است، بنابراین نمی‌توان گفت: تفسیر عقلی، همان تفسیر اجتهادی است.
از این رو لازم است قلمرو «تفسیر اجتهادی به معنای اعم» و «تفسیر اجتهادی به معنای اخص» و «تفسیر عقلی به معنای خاص» از همدیگر جدا شود.
زیرا اجتهاد به معنای اعم در تفسیر قرآن به قرآن و در تفسیر روایی هم به کار می‌رود، به این معنا که ما آیه‌ای را کنار آیه‌ای می‌گذاریم و یا روایتی را ذیل آیه‌ای مطرح می‌کنیم و استنباط و نتیجه‌گیری می‌کنیم لذا در تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر روایی، استنباط و اجتهاد به معنای اعم راه دارد.
و حتی در «تفاسیر روایی محض» مثل «البرهان»، «در المنثور» و «نورالثقلین» که فقط روایات را ذیل آیات آورده‌اند و نتیجه‌گیری هم نکرده‌اند، همان هم مبتنی بر یک اجتهاد بوده است که این روایت مربوط به این آیه و تفسیر آن است.
نتیجه‌گیری:
بنابراین به نحوی می‌توان گفت:
- تفسیر اجتهادی به معنای اعم در تمام روش‌های تفسیری کاربرد دارد.
- و روش تفسیر عقلی به معنای خاص، استفاده از قرائن عقلی و برهان‌های عقلی در فهم آیات قرآن می‌باشد، که این روش در کنار بقیه‌ی روش‌های تفسیری مطرح است.- و روش تفسیر اجتهادی به معنای اخص این است که مفسر همه‌ی قرائن عقلی و نقلی آیه را در نظر بگیرد و نگاهی جامع داشته باشد به آیات، روایات، علم، عقل به معنای برهانی و حتی باطن، و در پایان با ملاحظه‌ی همه‌ی این موارد، به نتیجه‌گیری برسد.
این روش، روش اجتهادی جامع می‌باشد، که در مقابل دیگر روش‌های تفسیری برشمردیم.پرسش:
روش تفسیر قرآن به قرآن را با مثال توضیح فرمایید؟
پاسخ:
روش تفسیر «قرآن به قرآن» در کلمات پیامبر صلی الله علیه و آله و روایاتی که از ائمه اطهار علیهم السلام نقل شده، به چشم می‌خورد که گاهی یک آیه‌ای را شاهد برای آیه‌ی دیگر، می‌آوردند، و از آن مطلب جدیدی را بدست می‌آوردند.
مثال: «إِنَّا انزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ»
با آیه‌ی کریمه‌ی: «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُبَارَکَةٍ»
و آیه‌ی شریفه‌ی «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ»
وقتی کنار هم قرار گیرند به این نتیجه می‌رسیم که اولًا قرآن در شب قدر نازل شده و دوم اینکه شب قدر، در ماه مبارک رمضان است و سوم اینکه شب قدر شب با برکتی است و مثال‌های دیگری هم در روایات است که از اهل بیت علیهم السلام نقل شده است که برای نمونه یکی از آنها را می‌آوریم:
در روایتی حکایت شده که از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سوال شد که آیه‌ی شریفه می‌فرماید:«الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلئِکَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُهْتَدُونَ»
کسانی هدایت یافتند که، ایمانشان را با ظلم آلوده نکرده باشند در حالی که کدام یک از ما (اصحاب) تا به حال ظلم نکردیم، بالاخره هر کسی در ارتباط با همسایه‌اش یا خویشاوندانش یا دوستانش ممکن است گرفتار ظلمی شده باشد با توجه به این آیه اینها هدایت پیدا نکردند؟ در پاسخ طبق این نقل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این آیه را به وسیله آیه‌ی 13 سوره‌ی لقمان تفسیر کرد، و فرمود:
در آنجا می‌فرماید: «شرک ظلم بزرگی است» یعنی یکی از مصادیق ظلم شرک است؛
و اینجا می‌فرماید: «کسانی که ایمانشان را با ظلم آلوده نکردند.»
یعنی کسانی که ایمانشان را با شرک آلوده نکردند، اینها أهل هدایت هستند.
این بود نمونه‌ای که پیامبر از آیه‌ای برای تفسیر آیه‌ای دیگر استفاده کرد همچنین در کلمات امیرالمؤمنین علیه السلام، این مطلب آمده و ائمه‌ی دیگر نیز این روش را داشته‌اند و این روشی است که امروزه هم در بسیاری از تفاسیر، استفاده می‌شود مشهورترین آن تفسیر المیزان علامه طباطبایی رحمه الله است. البته ایشان در مقدمه‌ی تفسیر المیزان می‌نویسند: «روش تفسیر قرآن به قرآن، روش تفسیری اهل بیت است.» و ایشان این روش را برای خودش در طول تفسیر به عنوان روش اصلی، انتخاب کرده است.
پرسش:
روش تفسیر روایی را با مثال توضیح دهید.
پاسخ:
تفسیر روایی- که امروزه در تفاسیر فراوان به کار می‌رود- این است که ما از روایات پیامبر اکرم و اهل بیت علیهم السلام در تبیین و تفسیر آیات قرآن استفاده کنیم. به این صورت که گاهی آیه‌ای عام است مطلب خاصی در روایت می‌آید، و گاهی آیه‌ای مطلق است مطلب مقیدی از روایات می‌آید و آن را تفسیر می‌کند و همچنین جزئیات آیات الاحکام در روایات بیان می‌شود.
به عنوان مثال ما در آیات داریم «أَقِمِ الصَّلَاةَ» نماز بخوانید ولی در ظاهر آیات بیان نشده چند رکعت بخوانیم. بدیهی است که تفسیر این آیات را سنت پیامبر بیان می‌کند که نمازها هر کدام چند رکعت است، و حتی جزئیات این مسائل در روایات بیان می‌شود. پس روایات، هم می‌تواند یک منبع تفسیری باشد، و هم در حقیقت یک روش است که ما از روایات برای تفسیر قرآن بهره ببریم.پرسش:
روش تفسیر علمی را با مثال توضیح دهید.
پاسخ:
هر چند که مدت زیادی است که از روش استفاده می‌شود و بسیاری از مفسرین معاصر از این روش استفاده می‌کنند و حق هم همین است که ما در فهم حدود 1322 آیه- که برخی از معاصرین مصری، لیست کرده‌اند- آیاتی که اشاره به طبیعت، کیهان‌شناسی، انسان‌شناسی و مانند آنها دارد، ناچاریم که، از مطالب قطعی علمی استفاده کنیم و نمونه‌های زیادی هم در این مسئله هست.
مثلًا در مورد آیه‌ی شریفه‌ی «رَفَعَ السَّماوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا»
گفته شده است که این آیه اشاره به نیروی جاذبه دارد، در حالی که نیروی جاذبه، قرن 17 و 18 با ظهور نیوتن، کشف شد. ولی قرآن حدود ده قرن قبل به این موضوع اشاره کرده و فرموده: «خداوند آسمان‌ها را بدون ستون دیدنی آفرید.»
و در روایتی هم ذیل این آیه از امام رضا علیه السلام نقل شده که «آنجا، ستون‌هایی است منتها شما این ستون‌ها را نمی‌بینید.» بنابراین آیه‌ی شریفه اشاره دارد که بین کرات آسمانی و بین آسمان‌ها ستون‌هایی است، که ما آن ستون‌ها را نمی‌بینیم و حداقل آن اشاره به نیروی جاذبه دارد. که همچون ستون‌هایی این کرات آسمانی را بر همدیگر نگه می‌دارد، زمین به دور خورشید می‌چرخد زیرا نیروی جاذبه همچون ستونی این را به خورشید وصل کرده است.
در صدر اسلام اگر می‌خواستند تعبیری برای ما به کار ببرند که نیروی جاذبه را بفهمیم شاید از این تعبیر زیباتر ممکن نبود.
حتی این اعجاز علمی قرآن هم هست که قرن‌ها قبل از تولد نیوتون اشاره به نیروی بین کرات آسمانی کرده؛ از این نمونه‌ها ما در فهم آیات قرآن داریم که ناچاریم به مسائل علمی مراجعه کنیم.پرسش:
روش تفسیر اشاری را معرفی نمایید؟
پاسخ:
تفسیر اشاری را با عنوان‌های «تفسیر عرفانی» و «تفسیر باطنی» هم از آن یاد می‌شود و گاهی هم به آن «تفسیر صوفی» نیز می‌گویند چون صوفیه از این روش زیاد استفاده کرده‌اند.
البته در کلمات اهل بیت علیهم السلام از روش تفسیر باطنی هم استفاده شده است. و اهل بیت علیهم السلام ما را توجه داده‌اند که قرآن علاوه بر اینکه ظاهری دارد، باطنی هم دارد و ما نباید فقط به ظاهر قرآن اکتفاء کنیم. البته، برخی از نحله‌های انحرافی، گفته‌اند: «ما باید فقط باطن قرآن را بگیریم.» که به باطنیه مشهور شدند و این تفکر باطلی است، بلکه ما باید با کمک روایات اهل بیت و قواعد و ضوابطی که در تفسیر وجود دارد، هم به ظاهر قرآن توجه کنیم و هم از باطن قرآن غافل نشویم و به عبارت دیگر به نکات باطنی، و اشارات عرفانی قرآن نیز توجه داشته باشیم.پرسش:
آیا «روش‌های تفسیری» با «مکاتب تفسیری» تفاوت دارند؟
پاسخ:
بله! در مباحث تفسیری، علاوه بر روش‌های تفسیری مکاتب، یا گرایش‌های تفسیری نیز مطرح است و این دو با هم متفاوت هستند.
توضیح: «روش» یعنی استفاده از منبعی خاص، مانند قرآن یا روایت یا علم ... در تفسیر آیات قرآن.
اما «گرایش»- که گاهی با عنوان‌های گوناگونی مثل مکتب یا مکاتب یا مذاهب تفسیری یا اتجّاهات عنوان می‌شود- عبارت است از آن رویکرد خاص مفسر قرآن در تفسیر خود؛ به عنوان مثال ممکن است مفسر قرآن چون ادیب بوده مثل «زمخشری» در «کشاف» به مسائل ادبی در تفسیر بیشتر پرداخته است که این را تفسیر ادبی می‌نامند.
گاهی مفسر قرآن، چون فقیه بوده و به مسائل فقهی علاقه داشته، مسائل فقهی را در تفسیر بیشتر عنوان کرده که این می‌شود تفسیر قرآن با گرایش فقهی مثل تفسیر قُرطَبی، و تفسیر زبدة البیان محدث اردبیلی و فقه القرآن راوندی.
و یا چون نویسنده‌ی آن تفسیر، متکلم بوده و در مباحث کلامی واعتقادی تخصص داشته، تفسیرش به مباحث اعتقادی و کلامی گرایش پیدا می‌کند مثل تفسیر کبیر فخررازی، که بیشتر مباحث کلامی و اعتقادی در آن مطرح است این را می‌گویند تفسیر قرآن با گرایش کلامی.
گاهی تفسیر، به خاطر فضای حاکم بر جامعه یا گرایش و تخصص خاص مفسر به یک بحث، رنگ می‌پذیرد. از این رو تفسیری می‌شود سیاسی، یا جهادی، یا اخلاقی یا تقریبی؛ یا فلسفی مثل تفسیر ملاصدرا، بنابراین تفاسیر گاهی به خاطر نویسنده‌اش و گرایش یا تخصصی که دارد، رنگ خاصی پیدا می‌کند یعنی آن نوع مطالب بیشتر در آن مطرح می‌شود، که از این فرایند به «گرایش تفسیری» یاد می‌کنند.پرسش:
آیا از گرایش‌های تفسیری هم مثل روش‌های تفسیری، می‌شود تعداد خاصی نام برد یا اینکه هر گرایشی ممکن است مکتب تفسیری خاصی ایجاد کند؟
پاسخ:
گرایش‌های تفسیری محدود نیست، و ممکن است گرایش‌های جدیدی هم در مباحث تفسیری پیدا شود، مثل رویکردهای علمی که امروزه پیدا شده؛ ولی در روش‌ها، دیرتر تحولی ایجاد می‌شود، اما در گرایشات تحولات سریعتر است و ممکن است به اقتضای زمان‌های مختلف، مذاهب و مکاتب مختلف، و همچنین به خاطر علوم مختلف گرایش‌های جدیدی پدید می‌آید.پرسش:
چند منبع برای مطالعه‌ی روش‌های تفسیری بیان کنید.
پاسخ:
در مورد روش‌های تفسیری کتاب‌های متعددی نوشته شده که طی تحقیقی، حدود 133 کتاب در این زمینه جمع‌آوری، و در کتاب «درسنامه‌ی روش‌ها و گرایش‌های تفسیری» این 133 کتاب را معرفی کردیم.
از جمله منابعی که می‌تواند در مبحث روش‌ها و گرایش‌های تفسیری مورد استفاده قرار بگیرد عبارتند از:
«مبانی و روش‌های تفسیری» استاد عمید زنجانی؛
«التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب» استاد آیةاللَّه معرفت؛
«درسنامه روش‌ها و گرایش‌های تفسیری» از نگارنده؛
«روش‌ها و گرایش‌ها» حسین علوی‌مهر؛
«آشنایی با مکاتب تفسیری» از استاد بابائی؛
و کتاب‌های دیگری که در این زمینه نوشته شده و به معرفی روش‌ها، و گرایش‌های تفسیری پرداخته‌اند.

پرسش و پاسخ‌های قرآنی ویژه جوانان (شبنم مهر)/ زیر نظر محمدعلی رضایی‌اصفهانی و جمعی از پژوهشگران قرآنی/ قم: انتشارات پژوهش‌های تفسیر و علوم قرآن ۱۳۸۶

سایر اطلاعات:
کد مطلب: e24a3
وضعیت مطلب: فعال
گروه اصلی: مذهبی     زیرگروه: قرآن

دفعات بازدید: 17    
محبوبیت: 4   (کمترین=0 و بیشترین=5)    تعداد شرکت کننده در نظر سنجی مجبوبیت: 
تاریخ ثبت: 1401/10/14 ب.ظ 5:48:30


لینک صفحه ی مطلب: https://tadanesh.ir/t?c=e24a3


هم گروهی ها
پرسش:منابع تفسیر قرآن چیست؟پاسخ:چهار منبع اصلی می‌توان برای تفسیر قرآن بر شمارد:اول: قرآن کریم: آیات محکم می‌تواند منبع تفسیر برای آیات متشابه باشد. به عبارت دیگر، ...
پرسش:از منابع تفسیر سه موردش ظاهراً همان منابعی بود که در فقه استفاده می‌شود. عقل و کتاب و سنت، آیا اجماع مفسرین، در تفسیر معتبر است؟پاسخ:در مورد اجماع در خود فقه هم ...
پرسش:آیا اقوال و نظرات صحابه و تابعین از منابع تفسیر قرآن به شمار می‌آید؟پاسخ:در مورد اقوال صحابه و تابعین، باید تفصیل قائل بشویم:1. گاهی یکی از صحابه پیامبر اکرم صلی ...
پرسش:منابع تفسیر قرآن عبارتند از: آیات قرآن، سنت پیامبر و اهلبیت و عقل، آیا برای حجیت اینها در تفسیر قرآن دلیلی از خود قرآن و روایات وجود دارد؟پاسخ:1. قرآن کریم:در ...
پرسش:تفاوت تفسیر به رأی با تدبر و تعقل در قرآن چیست؟چون در آیات فراوانی از قرآن به تدبر و تعقل توصیه شده «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ» از طرفی نیز تدبر کردن در ...
پرسش:مقصود از آیات محکم و متشابه چیست؟ و چگونه باید آن‌ها را شناخت و معنا کرد؟پاسخ:موضوع محکم و متشابه در آیه‌ی هفتم سوره‌ی آل عمران مطرح شده:«هُوَ الَّذِی ...
پرسش:مقصود از نسخ و تغییر قوانین الهی چیست؟در سوره‌ی بقره آیه‌ی 106 می‌فرماید: «هیچ آیه‌ای را منسوخ نمی‌کنیم و از یاد مردم نمی‌بریم مگر اینکه بهتر از آن یا مانند آن ...
پرسش:نور چیزی دیدنی و محسوس است پس چگونه خدا نور است؟خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «لیس کمثله شی» و از این آیه بر می‌آید که خداوند قابل دیدن نیست و از طرفی در آیات ...
پرسش:ویژگی‌های انسان مومن چیست؟ پاسخ:تعدادی از صفات انسان مومن در سوره مومنون بیان شده است که به همین مناسبت این سوره «مؤمنون» نامیده شده است، در ابتدای این سوره ...
پرسش:چگونه می‌توان همیشه به یاد خدا بود؟ پاسخ:مقدمه: خدای متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ»؛ «مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم؛»و در سوره‌ی ...