امیدواریم مطالب و محصولات ارزشمندی در اختیار شما عزیزان قرار داده باشیم.

search

الا ای قوم من جان محمّد (صلی الله علیه و آله) روح قرآنم


توضیحات کوتاه:

الا ای قوم من جان محمّد (صلی الله علیه و آله) روح قرآنم ولی الله اعظم شهریار ملک امکانم زعیم و رهنما و ناخدا و فلک توحیدم امام و پیشوا و مقتدای اهل ایمانم نمازم، ...


توضیحات:

الا ای قوم من جان محمّد (صلی الله علیه و آله) روح قرآنم
ولی الله اعظم شهریار ملک امکانم
زعیم و رهنما و ناخدا و فلک توحیدم
امام و پیشوا و مقتدای اهل ایمانم
نمازم، روزه ام، حجّم، قیامم، سجده ام، رکنم
صفایم، مروه ام، سعیم، صراط و حشر و میزانم
پیمبر جدّ و بابم حیدر است و مادرم زهرا
برادر مجتبی خود میر و سالار شهیدانم
قدر عبدی است پا بستم قضا تیغی است در دستم
فلک آوارۀ کویم ملک گهواره جنبانم
حدید و صافّات و مؤمن و والفجر و الرّحمان
دخان و زخرف و یاسین و فتح و آل عمرانم
حسین ابن علی باب النجّاه عالم خلقت
نبی را جان شیرین شیر حق را شیرۀ جانم
گر از توحید میگوئید من خود روح توحیدم
گر از قرآن گواه آرید من خود جان قرآنم
ذبیح الله و ثارالله و عین الله و وجه الله
چراغ دین و کشتیّ نجات و بحر احسانم
من از شوق شهادت سینه پیش تیغ بگشودم
و گر نه نیست کس در کلّ خلقت مرد میدانم
اگر یک حمله آرم همچو باران بر زمین ریزد
سر و دست و تن و پا از دم شمشیر برّانم
گهی رعدم گهی برقم گهی خشمم گهر قهرم
گهی دریا گهر طوفان گهی سیل خروشانم
اگر دریائی از لشگر شود این دشت، موسایم
و اگر این سرزمین از دیو پر گردد سلیمانم
من از روز ازل با خالق خود بسته ام عهدی
که ماند بیکفن در این بیابان جسم عریانم
خدای کعبه و پیغمبر او نیز می داند
که عاشورا روز حجَّ خون و عید قربانم
گر از سمّ ستوران بشکند هم سینه هم پشتم
بحقّ دوست هرگز نشکنم با دوست پیمانم
اگر چشمی بگردانم سری بر تن نمی ماند
همان شمشیرها در دستتان باشد به فرمانم
به تیر و نیزه ها و تیغ ها و سنگ ها گفتم
که من در راه جانان عاشق زخم فراوانم
اگر شمشمیرهاتان کُند گشته نیزه بشکسته
بیائید و کنید از چار جانب سنگبارانم
زنید آنقدر زخم از تیر و تیغ و نیزه و سنگم
که در گودال نشناسند اطفال پریشانم
نمی گویم دهید آبم ولی آنقدر می گویم
که دیگر شعله گردیده نفس در کام عطشانم
گرفتم آب مهر مادرم زهرا نمی باشد
گرفتم نیستم فرزند پیغمبر، مسلمانم
بود مهمان گرامی هر که باشد ای ستمکاران
اگر اینک مسلمانم نمی دانید مهمانم
برایم نامه بنوشتید تا مهمانتان گشتم
زمین را لاله گون کردید از خون جوانانم
کنار نعش فرزندم همه دیدید اشکم را
به جای گریه خندیدید بر چشمان گریانم
ز چشم شیعیان اشک ریزد تا صف محشر
به یاد لحظه ای کز خون دل شد شسته دامانم
نگیرم دل، نبندم لب، نپوشم چشم از جانان
اگر صد بار گردد سر جدا در این بیابانم
سرم با خواندن قرآن به نوک نیزه ها گوید
که حتّی با سر ببریده قرآن را نگهبانم
لبم بر مرگ می خندد ولی چشمم اگر گرید
به یاد زینب و فردای زینب اشک افشانم
به اجر این قصیده روز محشر شافع «میثم»
به میزان عمل در دادگاه حیّ سبحانم

نخل میثم: مجموعه اشعار/ غلامرضا سازگار (میثم)؛ مقدمه محمدعلی مجاهدی (پروانه)/قم: حق بین، 1392

سایر اطلاعات:
کد مطلب: t501
وضعیت مطلب: فعال
گروه اصلی: مذهبی     زیرگروه: اشعار آئینی

دفعات بازدید: 11    
محبوبیت: 4   (کمترین=0 و بیشترین=5)    تعداد شرکت کننده در نظر سنجی مجبوبیت: 
تاریخ ثبت: 1401/10/12 ق.ظ 1:58:00


لینک صفحه ی مطلب: https://tadanesh.ir/t?c=t501


هم گروهی ها
آسمان کوثر به دنیا آمده کوثر بخوان (ولادت) با سرود وحی مدح دخت پیغمبر بخوان مدح آن ممدوحۀ محبوبۀ داور بخوان با زبان خویشتن نه، با دم حیدر بخوان با زبان حیدر از ...
جنّت نشانی از حرم توست یا حسن(مدح) فردوس سائل کرم توست یا حسن تنها نه آسمان و زمین عالم وجود در زیر سایۀ علم توست یا حسن عرش خدا مدینه، دل انبیا بقیع جان شمع روشن حرم ...
بنام خدای جهان یا محمّد بخوان یا محمّد! بخوان یا محمّد بخوان تا بخوانند پیوسته با تو خدا را زمین و زمان یا محمّد بخوان تا بدانند کون و مکان را خدایی بوَد لامکان ...
به نام خداوند سبحان، مُحمّد (بعثت) بخوان کآفریده است انسان، محمّد! بخوان تا خلایق بخوانند با تو به نام خداوند سبحان، محمّد بخوان تا که ویران سرای جهان را کنی سر ...
نور جهانگیر نبوّت رسید (بعثت) عید بزرگ بشریّت رسید عید خدا عید جهان وجود عید قیام است و رکوع و سجود عید رسول دو سرا آمده منجی عالم ز حرا آمده سیّد افلاک سلام علیک ...
امشب حرم خدا حرم شد (ولادت) از مقدم یار محترم شد کعبه شده محو و مات و مدهوش دیوار ز هم گشوده آغوش هر قطعه سنگ، کوه طوری است هر نخله خشک، نخل نوری است در زمزمه های ...
تجلّی گاه رحمت بیت حیّ داوری کعبه (ولادت) مطاف اولیا تا صبح روز محشری کعبه بهشت دل صفای جان هر پیغمبری کعبه ولی امشب ز شب های دگر زیباتری کعبه گهی جان می دهی بر تن ...
توحید نهد در دل کعبه قدم امشب (ولادت) بت ها همه گشتند به تعظیم، خَم امشب ارکان حرم دور حرم ذکر گرفتند در کعبه فتاده است به سجده صنم امشب بر گوش رسد زمزمه ی چشمه ی ...
جهان آفرینش، جانت آمد (ولادت) حرم پرواز کن، جانات آمد عدالت فخر کن، میزانت آمد محمّد (صلی الله علیه و آله) یار و هم پیمانت آمد جمال اقدس معبودِ کعبه عیان شد در رخ ...
کعبه امشب ماه در دامان تو است (ولادت) آسمان مبهوت و سرگردان تو است جان پاک رحمهُ للعالمین صاحب البیت خدا مهمان تو است باز کن آغوش و بر گیرش ببر این نه مهمان تو بلکه ...