امیدواریم مطالب و محصولات ارزشمندی در اختیار شما عزیزان قرار داده باشیم.

search

تعامل با ادیان از نظر قرآن کریم


توضیحات کوتاه:

تعامل میان ادیان تنها در بستر شناخت عقلانی و فطری امکان پذیراست خداوند در آیه 256 سوره بقره «لا اکراه فی الدین؛ در دین هیچ اجباری نیست» تصریح می کند که: تعامل بین ادیان ...


توضیحات:

تعامل میان ادیان تنها در بستر شناخت عقلانی و فطری امکان پذیراست
خداوند در آیه 256 سوره بقره «لا اکراه فی الدین؛ در دین هیچ اجباری نیست» تصریح می کند که: تعامل بین ادیان در بستر شناخت و معرفت شکل می گیرد و نمی توانیم کسی را مجبور کنیم تا به دینی گرایش پیدا کند. استاد مطهری معتقد بود این آیه انشایی است و نه دستوری و به معنای این است که اکراه در دین و کسی را به پیروی قلبی از دینی مجبور کردن، شدنی نیست. در تعامل میان ادیان، دینی موفق تر خواهد بود که دارای منطق قویتر و با فطرت انسانی مطابق باشد.

محکمات قرآن؛ اساس تعامل بین ادیان
تعامل با ادیان باید با تمسک به محکمات قرآن انجام شود. استناد به مشابهات در جاهلیت که رشد فکری در حد نازل بود انجام می شد ولی امروز باید صاحبان فکر و منطق این کار بزرگ را انجام دهند. خداوند در سوره عنکبوت آیه 46 می فرماید: «وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْکِتَابِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ؛ با اهل کتاب جدال نکنید مگر از طریق احسن»، این آیه ما را به جدال احسن با اهل کتاب رهنمون می کند، حداقل یک بخشی از تعامل با ادیان که گفتگو هست را در قالب جدال احسن معرفی می کند. این نحوه جدال با ادیان را در زمان خود پیامبر اعظم (ص) نیز مشاهده می کنیم. در شان نزول آیه مباهله در سوره آل عمران که گروهی از مسیحیان نجران با پیامبر اکرم (ص) مناظره و مباحث کردند، محور گفتگوها برخی از مطالبی بود که قرآن در ارتباط با حضرت عیسی (ع) آورده و با اعتقادات مسیحیان متفاوت است بنابراین هدفشان این بود که با تمسک به بعضی از آموزه های قرآنی و اسلامی که در ارتباط با عیسی (ع) بود، عقاید خود را به نحوی ثابت کنند. پیامبر اعظم (ص) با این افراد وارد بحث شد و آیاتی از قرآن که راجع به مخلوق بودن و بندگی حضرت عیسی (ع) بیان شده بود را برای آنان خواندند تا اختلاف نظر بین آنها برطرف شود. تعامل، متفاوت از تقابل و تمسک به متشابهات است. به عنوان نمونه سخنان پاپ بندیکت شانزدهم در تمسک به متشابهات قرآن بود. او به یک عمل و چند آیه قرآن استناد کرد و اسلام را با همین چند آیه معرفی کرد که این کار برای ما مسلمانان نسبت به سایر ادیان راحت تر است.

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان بر لزوم انجام تعامل بر پایه محکمات قرآن تأکید می کند و می فرماید: نمی توان عمل خلفا و عمل حاکمان را در یک دوره زمانی خاص به حساب دین گذاشت بلکه در بحث تعامل باید به محکمات و اصول مسلم ادیان استناد کرد. استناد به مشابهات در جاهلیت که رشد فکری در حد نازل بود انجام می شد اما اینگونه سخنان در زمان حاضر خریدار ندارد و امروز باید صاحبان فکر و منطق این کار بزرگ را انجام دهند. اصل دین مبین اسلام در میان همه پیامبران مشترک است اما در هر دوران با توجه به شرایط به شکلی خاص مطرح شده است. بنابراین اساس تعامل ادیان باید بر اساس محکمات هر دین باشد، به طور مثال سخنان اخیر پاپ در اهانت به مسلمانان با تمسک به متشابهات صورت گرفت و عملکرد خلفای اسلامی را به کل اسلام و پیامبر (ص) نسبت داد. ما هم اگر بخواهیم در مورد مسیحیان با تمسک به متشابهات بحث کنیم دستمان بازتر است و جنایات کلیسا در دوران تفتیش عقاید نمونه آشکار آن محسوب می شود. همان طور که ما نباید جنایات کلیسا را به حساب دین مسیح و حضرت عیسی (ع) بگذاریم، آن ها هم نباید عملکرد خلفای عباسی و اموی را به پای اسلام بنویسند.

آخرالزمان؛ عصر معرفت و دوری از خرافات
امام صادق (ع) می فرمایند: دین حق در زمان قائم (عج) تحقق پیدا می کند. هر دینی که با فطرت انسانها سازگاری داشته باشد در نهایت پیروز است. در شرایط درست ادیان می توانند تعامل صحیحی با یکدیگر داشته باشند که تحقق کامل آن در آخرالزمان فراهم می شود و در چنین شرایطی که تعصبات جاهلی از بین می رود دیگر نمی شود بسیاری از خرافات را به خورد مردم داد. متشابهات و محکمات تنها مخصوص قرآن نیست، بلکه احادیث پیامبر (ص) و ائمه و متون مقدس سایر ادیان را نیز شامل می شود، روزگاری خواهد رسید که باید تنها بر پایه محکمات با دیگران سخن گفت و تمسک به متشابهات ارزشی نخواهد داشت و آن دوره (مطابق احادیث امامان معصوم) با قیام امام زمان (ع) ایجاد می شود. اعتقاد مسیحیان به خدایی حضرت عیسی (ع) با استناد به واژه هایی مانند؛ روح و کلمه در قرآن، نمونه ای دیگر از استناد مسیحیان به متشابهات می باشد. اگرچه مسیحیان خواستند با تمسک به این کلمات حضرت عیسی (ع) را خدا معرفی کنند، اما آیات محکم قرآن به صراحت حضرت عیسی (ع) را مخلوق و بنده خدا می داند.

منطق قرآنی «لا نفرق بین أحد من رسله؛ میان هیچ یک از فرستادگانش فرق نمیگذاریم» (بقره/ 285) مصداق حرمت ادیان الهی است و بر این اساس هیچ جدایی میان پیامبران الهی نیست از همین رو موحدان باید با اتحاد خویش به اعتراض و مقابله با کفر و ناراستی بپردازند. در زمان حکومت رسول اکرم (ص) اقلیت های دینی از حقوق یکسانی با مسلمانان برخوردار بودند و تأمین امنیت آنان به عهده حکومت اسلامی بود. خداوند در آیه 90-91 سوره نساء به این موضوع اشاره می کند. خداوند در این آیه صراحتا می فرماید حتی اگر کافرانی که با شما جنگیدند حاضر به صلح شدند، شما (مسلمانان) سلاح را کنار بگذارید و از جنگ و تجاوز بپرهیزید زیرا در اندیشه اسلام، هیچ گاه مسلمانان آغازگر جنگ نیستند. هیچ جهادی در اسلام بر ضد پیروان سایر ادیان الهی نبوده و در هیچ یک از سخنان پیامبر و امامان شیعه نیامده است که به دلیل ترویج و گسترش اسلام به جنگ با سایر پیروان بپردازید که آیه 6 سوره توبه دلیلی بر این مدعاست. البته حکومت های بنی امیه و بنی عباس به نام اسلام اعمالی را در ضدیت با ادیان دیگر انجام دادند که مورد تأیید هیچ مسلمان راستینی نیست. به عقیده مورخان اعم از مسلمان و غیرمسلمان، پیشروی اسلام از لحاظ جغرافیایی، پیشروی بر اساس اخلاق و معنویت بود نه قدرت شمشیر به طوری که در حکومت 23 ساله پیامبر (ص) و 10 جنگ انجام شده در این ایام فقط 150 مشرک کشته شدند.

سیره امام علی (ع) در تعامل با پیروان سایر ادیان الهی
امام علی (ع) تمام حقوق متعلق به مسلمانان را در قبال پیروان سایر ادیان نیز رعایت می کرد حتی حقوقی که برای آنان ناشناخته بود و توسط اقلیت ها مطالبه نمی شد که برخی از آن ها در نهج البلاغه ذکر شده است و با اندکی تأمل در آن می توان به دیدگاه مساوی آن حضرت درباره پیروان ادیان الهی پی برد. پیامبر (ص) زمانی مبعوث شدند که عرب جاهلیت با کوچک ترین بهانه به خونریزی و جنگ می پرداختند اما ایشان رأفت و شفقت حتی با غیرمسلمانان و مشرکان را منطق حکومت خود می دانستند که عیادت آن حضرت از پیرمرد یهودی که خاکروبه بر سر پیامبر می ریخت از جمله رفتارهای ماندگار ایشان در تاریخ است. اشارات قرآن کریم و تجلیل خداوند از اشخاصی همچون حضرت عیسی (ع)، حضرت موسی (ع) و حضرت مریم (س) اوج اندیشه اسلام درباره مقدسات ادیان دیگر می باشد. با توجه به آیه 285 سوره مبارکه بقره، هیچ جدایی و فاصله بین پیامبران ادیان الهی نیست از همین رو موحدان باید با اتحاد خویش به اعتراض و مقابله با کفر و ناراستی بپردازند.

ساحت های تعامل ادیان
تعامل ادیان می تواند در دو ساحت «زندگی مسالمت آمیز با پیروان سایر ادیان» و «گفت و گوی میان ادیان در بحث حقانیت» صورت گیرد. در ساحت نخست به طور قطع از دید اسلام زندگی مسالمت آمیز پیروان سایر ادیان در کنار مسلمانان به رسمیت شناخته شده است و ساحت دوم نیز موضوعی است که باید با تمسک به محکمات مورد گفتگو قرار گیرد.

منابع
سخنرانی دکتر محمدکاظم شاکر- مجموعه مقالات نشست قرآن و تعامل ادیان- مترجم کتاب متون مقدس
سخنرانی رحیم پور ازغدی- در نشست زنان و ادیان الهی

سایر اطلاعات:
کد مطلب: od49
وضعیت مطلب: فعال
گروه اصلی: مذهبی     زیرگروه: اصول اعتقادی

دفعات بازدید: 6    
محبوبیت: 4   (کمترین=0 و بیشترین=5)    تعداد شرکت کننده در نظر سنجی مجبوبیت: 
تاریخ ثبت: 1401/10/12 ب.ظ 7:38:00


لینک صفحه ی مطلب: https://tadanesh.ir/t?c=od49


هم گروهی ها
تعامل سازنده ادیان الهی، چارچوبی برای نظم جهانیتعامل میان ادیان الهی اجتناب ناپذیر است و گفتگو و مفاهمه میان ادیان از زمان پیامبر اکرم (ص) آغاز شده است. تعامل متعادل ...
واژه خشونت مانند بسیاری از مفاهیم نوین از نظر مفهومی خالی از ابهام نیست و نمی توان تعریفی مورد وفاق از آن به دست داد. در کنار رویکردهای مختلفی که برای تبیین و تعریف ...
ممکن است کسانی تصور کنند که معنای تفاهم تساهل و تسامح دینی و بی اعتبار شمردن مشخصات همه ادیان لزوم توجه به یک نکته و آن خداست. و یا ممکن است کسانی تصور کنند که معنای ...
قرآن کریم دین خدا را از آدم تا خاتم یک جریان به هم پیوسته معرفی می کند و به صراحت اعلام می دارد که پیامبران رشته واحدی را تشکیل داده و همواره بشر را به جهان بینی واحد ...
ادیان توحیدی «وحی مدار» هستند. به بیان دیگر بنیان اصلی این ادیان تجربه خداوند توسط انسان است. در سنت ادیان توحیدی مهمترین تجلی گاه خداوند، کلام وی است; خداوند با ...
دین اسلام، به طور کامل، بر جامعه بشری عرضه گشت. روزی که پیامبر درگذشت، هیچ مسئله ای نبود که برای نظام سعادت آفرین لازم باشد مگر اینکه گفته شده بود، برخی آشکار و معین و ...
در دین اسلام، اعتقادات دینی را اصول دین می نامند، و اعمال و عبادات واجب را فروع دین. اصول دین اموری است که مسلمانان باید به آنها معتقد باشد و آنها را باور داشته باشد، ...
جاسترو می نویسد دین از سه چیز مرکب است:1- اعتراف به قدرت یا قدرتهایی که در حیطه اختیار ما نیستند.2- ادراک مقهوریت نسبت به این قدرت و یا قدرتها.3- طلب ارتباط با این قدرت یا ...
در اینکه اخلاق جایگاه مهمی در تعالیم دینی دارد، هیچ شکی نیست، اما ارجاع دین به اخلاق، خطایی است که برخی از دین پژوهان در تعریف دین مرتکب شده اند، در اینجا سه نمونه از ...
ساموئل کینگ: دین عبارت است از ایمان به قوای ماوراء الطبیعه و یا مرموزی که ناشی از احساس ترس و وحشت و پرستش است. بررسیالف- این تعریف هم مانند تعاریف متعدد از دین، ریشه و ...