امیدواریم مطالب و محصولات ارزشمندی در اختیار شما عزیزان قرار داده باشیم.

search

آن که بعد از مصطفی ما را امام و رهبر است


توضیحات کوتاه:

آن که بعد از مصطفی ما را امام و رهبر است(مدح) شیر حق نبی مولود کعبه حیدر است شمع جمع انبیا مولای کل اولیاء متقین را مقتدا و مسلمین را رهبر است گر نمی بودی رسول الله ...


توضیحات:

آن که بعد از مصطفی ما را امام و رهبر است(مدح)
شیر حق نبی مولود کعبه حیدر است
شمع جمع انبیا مولای کل اولیاء
متقین را مقتدا و مسلمین را رهبر است
گر نمی بودی رسول الله ختم الانبیاء
فاش می گفتم امیر المومنین یپغمبر است
گفت پیغمبر که من خود شهر علمم ، در علیست
ای برادر تو حرامی نیستی راه از در است
جان دین مهر علی مهر علی مهر علیست
دین بی مهرعلی دین نیست جسم بی سر است
هرکه با بغض علی محشور گردد روز حشر
طاعت سلمان اگر با خویش آرد کافر است
من نمی دانم که می بودم نمی دانم کی ام
لیک می دانم امیرالمومنینم رهبر است
قطره ام خوانی علی دریاست من در دامنش
ذره ام گوئی علی خورشید ذره پرور است
هر کجا صحبت ایمان است اوصاف علیست
حرف ایمان و علی مانند شیر و شکر است
سرو قدش سایه بانی میکند خورشید را
روز محشر هر که در ظل لوای حیدر است
دوست دارم روز محشر تشنه تر باشم ز خلق
ز آنکه میدانم علی ساقی حوض کوثر است
خردلی از مهر اولاد امیر المومنین
پیش من محبوب تر از یک جهان سیم و زر است
کیست احمد را وصی ، آنکو گریزد ار نبرد
یا کسی گو بازویش مفتاح فتح خیبر است
زهد و تقوا و عدالت بی تولای علی
یا شرار قهر حق یا دود یا خاکستر است
آنکه خود را در خلافت خواند همسنگ علی
نیست آن قدرش که گویم خاک راه قنبر است
آفتابا روز محشر هر چه بتوانی بتاب
پرچم شاه ولایت سایه بان محشر است
شعله گل شد بر خلیل الله با مهر علی
ورنه بی مهر علی هر لاله کوه آذر است
من علی را پیشوا دانم که با ختم رسل
روز اول اول است و روز آخر آخر است
من علی را مقتدا دانم که در حال رکوع
انما در شان خاتم بخشی اش از داور است
من علی را دوست می دارم گواه پاکی ام
دوستی و حیدر و ذریه پیغمبر است
عهد من پیمان من آئین من ایمان من
پیش تر از صبح خلقت دوستی با حیدر است
طرفه بیتی گویم از (اهلی) که گر با آب زر
نقش باب کعبه گردد باز قدرش برتر است
" هرکه را در دل بود بغض غلامان علی"
"گر برادر با شدم گویم خطا از مادر است "
کیست حیدر آن که حق پیوسته گرددگرد او
کیست حیدر آن که حق راا تا قیامت محور است
کیست حیدر آن که مداحش خدا و مدح او
هل اتی و بلغ وتطهیر و قدر و کوثر است
کیست حیدر آن که از لعل لب ختم رسل
مدح او پیوسته جاری همچو عقد گوهر است
کیست حیدر آن که مدحش همچنان حسن خداست
شیعه اونیز در حصن خدای اکبر است
یا علی ای آنکه نامت حرز جان انبیاست
یا علی ای آنکه خاکت اولیا را افسر است
گرچه دورم از تو مرهون عنایات توام
ذره هر جا هست در آغوش مهر خاور است
گر جدا سازند بند از بند من هر صبح و شام
باز میگویم علی بر من امام و رهبر است
ای خوش آنکو با علی دوران عمرش گشت طی
خوشتر آنکو با علی تا لحظه های آخر است
من تو را در زندگی دارم علی جان تو مرا
عبد و مولا و ملزوم بر یکدیگر است
نظم (میثم) تا ثنای خاندان مرتضی است
جاودان ، دیوان او تا صبح روز محشر است

نخل میثم: مجموعه اشعار/ غلامرضا سازگار (میثم)؛ مقدمه محمدعلی مجاهدی (پروانه)/قم: حق بین، 1392

سایر اطلاعات:
کد مطلب: t3ed
وضعیت مطلب: فعال
گروه اصلی: مذهبی     زیرگروه: اشعار آئینی

دفعات بازدید: 13    
محبوبیت: 4   (کمترین=0 و بیشترین=5)    تعداد شرکت کننده در نظر سنجی مجبوبیت: 
تاریخ ثبت: 1401/10/11 ب.ظ 11:40:00


لینک صفحه ی مطلب: https://tadanesh.ir/t?c=t3ed


هم گروهی ها
نور جهانگیر نبوّت رسید (بعثت) عید بزرگ بشریّت رسید عید خدا عید جهان وجود عید قیام است و رکوع و سجود عید رسول دو سرا آمده منجی عالم ز حرا آمده سیّد افلاک سلام علیک ...
امشب حرم خدا حرم شد (ولادت) از مقدم یار محترم شد کعبه شده محو و مات و مدهوش دیوار ز هم گشوده آغوش هر قطعه سنگ، کوه طوری است هر نخله خشک، نخل نوری است در زمزمه های ...
تجلّی گاه رحمت بیت حیّ داوری کعبه (ولادت) مطاف اولیا تا صبح روز محشری کعبه بهشت دل صفای جان هر پیغمبری کعبه ولی امشب ز شب های دگر زیباتری کعبه گهی جان می دهی بر تن ...
توحید نهد در دل کعبه قدم امشب (ولادت) بت ها همه گشتند به تعظیم، خَم امشب ارکان حرم دور حرم ذکر گرفتند در کعبه فتاده است به سجده صنم امشب بر گوش رسد زمزمه ی چشمه ی ...
جهان آفرینش، جانت آمد (ولادت) حرم پرواز کن، جانات آمد عدالت فخر کن، میزانت آمد محمّد (صلی الله علیه و آله) یار و هم پیمانت آمد جمال اقدس معبودِ کعبه عیان شد در رخ ...
کعبه امشب ماه در دامان تو است (ولادت) آسمان مبهوت و سرگردان تو است جان پاک رحمهُ للعالمین صاحب البیت خدا مهمان تو است باز کن آغوش و بر گیرش ببر این نه مهمان تو بلکه ...
بازوی کردگار، علی بود و بس، علی (علیه السلام)(مدح) سردار نامدار، علی بود و بس، علی (علیه السلام) فردی که گشت گرد نبی بین دشمنان با زخم بی شمار، علی بود و بس، علی (علیه ...
تا به پای شیر حق درِّ سخن سازم نثار (مدح) فکر و ذکرم سخت در زنجیر حیرت شد دچار گر نگویم وصف او را دل نمی گیرد قرار ور بگویم، گردم از ضعف کلامم شرمسار به که گویم آنچه ...
تو حیدری که خدا وانده حیدرت مولا!(مدح) بنداول تو حیدری که خدا وانده حیدرت مولا! سلام روح به جم مطهرت مولا! نوشته اند: یداله فوق ایدیهم به دست و بازوی سلام پرورت مولا! ...
(ترجمه قصیده حمیری) زهی که شد مرا در این روزگار(مدح) معلّم ولایت آموزگار که چامه ای ز سیّد حِمیَری به نظم فارسی دهم انتشار آنچه مضامین که مرا آمده هست از آن سید ...