امیدواریم مطالب و محصولات ارزشمندی در اختیار شما عزیزان قرار داده باشیم.

search

اخلاق و اصلاح در اندیشه مارکسیسم


توضیحات کوتاه:

"مارکسیست" ها گاهی سخنانی می گویند که با فلسفه شان جور در نمی آید مثلا می گویند: "آن شخص بی شرمانه چنین کرد". باید به آن ها گفت در فلسفه شما اساسا این حرف ها غلط است، اصلا ...


توضیحات:

"مارکسیست" ها گاهی سخنانی می گویند که با فلسفه شان جور در نمی آید مثلا می گویند: "آن شخص بی شرمانه چنین کرد". باید به آن ها گفت در فلسفه شما اساسا این حرف ها غلط است، اصلا ملامت کردن غلط است، انسان بیاید یک سرمایه دار را ملامت کند که "تو چرا استثمار می کنی؟" تو که می گویی انسان در کاخ و در کوخ دو جور فکر می کند، یعنی من که آقای "کارل مارکس" هستم اگر مرا در کاخ بگذارید یک آدمم، در کوخ بگذارید آدم دیگری هستم، یعنی اگر مرا به جای سرمایه دار بگذارند، مثل سرمایه دار فکر می کنم، سرمایه دار را هم به جای من بگذارند مثل من فکر می کند، من به جای او باشم جبرا مثل او فکر می کنم، او هم به جای من باشد جبرا مثل من فکر می کند، بنابراین نه کار من تحسین دارد و نه کار او ملامت و لهذا این که این ها گاهی چنین سخنانی می گویند که مثلا حق با این است، (با فلسفه شان سازگار نیست) خود "مارکس" هیچ حرفی از عدالت، باید و نباید و اخلاق نمی زند، این نکته را می فهمد، می گوید این حرف ها معنی ندارد و واقعا هم در فلسفه او معنی ندارد بنابراین اخلاق در این مکتب چه خواهد بود؟
می گوید "هر چه که به انقلاب کمک کند " یعنی یک جریان تکاملی جبری را می بیند البته وقتی اختیار نباشد اخلاق اساسا غلط است و معنی ندارد، وقتی جبر باشد اصلا اخلاق از ریشه غلط است ولی چون نمی توانند اخلاق را نفی کنند می گویند "اخلاق کمونیستی" یعنی هر چه که به سوی انقلاب باشد، خوب و بد ما در همین یکی خلاصه می شود، دیگر مفاهیم راستی، درستی، امانت، حق شناسی، حق ناشناسی و غیره حرف مفت است، این کار به آن آینده کمک می کند (پس خوب است)، مثل این که بگوییم کود به رشد این گیاه کمک می کند یا نه؟ کمک می کند، پس خوب است. این کار هم به انقلاب کمک می کند پس خوب است، به انقلاب صدمه می زند پس بد است. اگر ما تمام انبیاء و اولیاء را بکشیم انقلاب یک قدم پیش می رود، پس خوب است و لهذا این ها در آن فرضیه "اصلاح یا انقلاب" مخالف اصلاح اند، می گویند اصلاح، انقلاب را به تأخیر می اندازد، پس اصلاح بد است، قائل به اخلال هستند، می گویند نابسامانی موجه است چون نابسامانی تضاد و کشمکش را بیشتر می کند، وقتی کشمکش بیشتر شد جنگ و مبارزه شدیدتر می شود و انقلاب سریعتر انجام می شود بنابراین، این حرف ها اساسا در این منطق درست نیست.
نظر مارکسیست ها در مورد اخلاق
از "مارکسیست" ها سؤال می کنیم: آیا آن چیزی که میان افراد انسان دیوار می کشد یعنی «من» ها را از یکدیگر جدا می کند، منحصر به مالکیت است؟ آیا تمام مواهب در زندگی منحصر به مواهبی است که از ثروت ناشی می شود؟ یا در زندگی بشر مواهب دیگری هم هست؟ آیا واقعا افراد یک خانواده که با یکدیگر زندگی می کنند اگر فرض کنیم از نظر مالکیت هم اشتراک داشته باشند، دیگر من و ما از میان برادر ها و خواهر ها به کلی از بین می رود؟ یا باز چیز های دیگری هست که آن ها هم من و ما ایجاد می کند؟ آیا در یک جامعه حتی جامعه اشتراکی همان طور که مال و ثروت را بالاشتراک و بالتساوی تقسیم می کنند -که نمی کنند، حرفش هست و عملا نمی کنند- اموری از قبیل جاه، مقام، پست، شهرت، محبوبیت و قدرت هم بالتساوی تقسیم می شود؟ آیا واقعا فلان کارگری که در فلان کارخانه پولادسازی کار می کند و فقط یک نان بخور و نمیری به او می دهند همان قدرت را دارد که مثلا آقای "برژنف" دارد؟ و آیا برای بشر قدرت اساس نیست؟ انسان ثروت را فدای قدرت می کند.

منابع
دکتر علی شریعتی- فلسفه تاریخ- صفحه 89-90
مرتضی مطهری- فلسفه اخلاق- صفحه 189-190

سایر اطلاعات:
کد مطلب: t18cf
وضعیت مطلب: فعال
گروه اصلی: آموزشی     زیرگروه: عمومی

دفعات بازدید: 4    
محبوبیت: 4   (کمترین=0 و بیشترین=5)    تعداد شرکت کننده در نظر سنجی مجبوبیت: 
تاریخ ثبت: 1401/10/13 ب.ظ 8:13:00


لینک صفحه ی مطلب: https://tadanesh.ir/t?c=t18cf


هم گروهی ها
مارکس، ضمن بیان خود در خصوص جبر اقتصادی و اجتماعی می خواهد بگوید حرکت منظم و مرحله به مرحله جامعه از نوع حرکات و تغییرات دینامیکی است؛ یعنی از نوع حرکات خود به خودی و ...
اگر ما تاریخ را دارای ضابطه و قاعده ندانیم و به قول کتاب مثل کلبیون، فکر کنیم دیگر تاریخ برای ما درس نیست، فقط قضایای تاریخی برای خیال ما غذای خوبی است، مثل افسانه جن ...
عجب این است که هنگامی که از اختلافات فطری و طبیعی زن و مرد سخن می رود، گروهی آن را به عنوان نقص زن و کمال مرد و بالاخره چیزی که موجب یک سلسله برخورداری ها برای مرد و یک ...
افراد از لحاظ جاذبه و دافعه نسبت به افراد دیگر انسان، یکسان نیستند بلکه به طبقات مختلفی تقسیم می شوند: 1- افرادی که نه جاذبه دارند و نه دافعه، نه کسی آنها را دوست و نه ...
اما علت اینکه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است این است که میل به خود نمایی و خود آرایی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب ها و دل ها مرد شکار است و زن شکارچی، ...
مغایرت با منطق اولین ایرادی که بر پوشیدگی زن می گیرند این است که دلیل معقولی ندارد و چیزی که منطقی نیست نباید از آن دفاع کرد. می گویند منشأ حجاب، یا غارتگری و ناامنی ...
یکی از مسائل مهم جهان امروز افزایش روز افزون خودکشی هاست. تحقیقات چه نشان می دهد؟ ریشه خودکشی ها در کجاست؟ آیا مثلا در فقرها است؟ گو اینکه خود فقرهای امروز هم ریشه ...
مسئله پوشش و نظر عملا دو جریان مخالف به وجود آمده است، یکی اینکه صاحبان فتوا در عصر اخیر با مشاهده اوضاع و احوال موجود، سخت در عمق وجدان خود می ترسند که فتوا به عدم ...
حال ببینیم معنی آزادی چیست؟ این آزادی و آزادگی که می گویند یعنی چه؟ آزادی یکی از لوازم حیات و تکامل است، یعنی یکی از نیازمندی های موجود زنده، آزادی است، فرق نمی کند ...
در قرآن در آیه 24 و 25 سوره معارج آمده: «والذین فی اموالهم حق معلوم للسائل والمحروم؛ و همانان که در اموالشان حقی معین است، برای سائل و محروم». سائل، معلوم است، نیازمندی ...