امیدواریم مطالب و محصولات ارزشمندی در اختیار شما عزیزان قرار داده باشیم.

search

من کی ام حبل المتینم من کی ام حق الیقینم


توضیحات کوتاه:

مصطفی جانانِ کلِّ خلقت و جانش علی است(مدح) در حقیقت حق اگر حقّ است میزانش علی است دل اگر بیمار گردد از علی گیرد شفا نفس اگر آید به میدان مرد میدانش علی است هیچ می ...


توضیحات:

مصطفی جانانِ کلِّ خلقت و جانش علی است(مدح)
در حقیقت حق اگر حقّ است میزانش علی است
دل اگر بیمار گردد از علی گیرد شفا
نفس اگر آید به میدان مرد میدانش علی است
هیچ می دانی که باشد مسلم کامل عیار
آنکه در طیّ طریق آغاز و پایانش علی است
بی علی هرگز نشاید دم زدینداری زدن
کلِّ ایمان را کسی دارد که ایمانش علی است
زآن کتاب الله می بالد که از بدو نزول
هل اتی و کوثر و تطهیر و فرقانش علی است
آتش نمرود اگر چه شد گلستان بر خلیل
بر گلستانش چه حاجت کو گلستانش علی است
کشتی توحید را از حمله ی طوفان چه باک
رام شو طوفان، که این کشتی نگهبانش علی است
در کتاب آفرینش سیر کردم یافتم
صفحه و اوراق و باب و متن و عنوانش علی است
اوست آن عبدی که بر عالم خدایی می کند
ملک نامحدود حق پاینده، سلطانش علی است
با فقیر آنگونه بنشیند که نشناسد فقیر
اینکه گردیده چراغ بیت ویرانش علی است
روز بین مردم و شب در کنار نخل ها
آنکه باشد روی خندان چشم گریانش علی است
آنکه کفش خویش را در اوج قدرت وصله زد
آنکه پوشد جامه ی نو، بر غلامانش علی است
ای خوشا آن زخم بی مرهم کز او گیرد شفا
ای خوشا آن درد بی درمان که درمانش علی است
گر چه از جهل زمینی ها دلش خون بود خون
آنکه باشد آسمان در تحت فرمانش علی است
آنکه دیده از رعیّت دمبدم آزارها
آنکه دشمن هم بود ممنون احسانش علی است
قهرمانی که به دشمن می دهد شمشیر خویش
می شود سراپا محو و حیرانش علی است
حکفرمائی که بار پیره زن گیرد به دوش
می شود هم بازی پریشانش علی است
باب شهر علم، استادی که می باید شود
صد هزاران بوعلی طفل دبستانش علی است
شافعِ محشر که روز حشر می باید زنند
انبیا دست توسّل را به دامانش علی است
ناز بفروشد به جنّت، پشت بر رضوان کند
آنکه خُلد و جنّت و فردوس و رضوانش علی است
گر چه انسان در جلالت برتر آمد از مَلَک
آنکه باید خواند بالاتر زانسانش علی است
سفره دار عالمِ خلقت که موجودات دهر
تا قیامت بوده و باشند مهمانش علی است
مردِ مردانِ جهان پیر جوانمردان که خلق
خوانده اند از راد مردی شاه مردانش علی است
دیده نگشاید به دیدار چراغ آسمان
آنکه شمع محفل و ماه فروزانش علی است
ای خوش آن مسکینِ بیماری که در آغوشِ شب
هم طبیب درد او هم یار پنهانش علی است
جانِ جانان آنکه احمد گفت این جان من است
ای هزاران جانِ عالم باد قربانش علی است
گنج دار کلّ هستی، سفره دار نان خشک
آنکه نان خشک بود و دُرِّ دندانش علی است
رهرو سالک نپوید جز طریق اهل بیت
عارف کامل کسی باشد که عرفانش علی است
نفس پیغمبر که باید خواند از قول رسول
حجّت حق، کلّ ایمان، جانِ قرآنش علی است
رکن توحیدی که از آغاز تا پایانِ عمر
لحظه ای غافل نشد از حَیِّ سبحانش علی است
آنکه در محراب خون فزت بربّ الکعبه گفت
آنکه قاتل هم نشد محروم از احسانش علی است
آنکه انگشتر به سائل داد هنگام رکوع
در نماز از پا برون آرند پیکانش علی است
حدّ خلقت نیست «میثم» مدح آن مولا کند
آنکه باید مدح ذات منّانش علی است

نخل میثم: مجموعه اشعار/ غلامرضا سازگار (میثم)؛ مقدمه محمدعلی مجاهدی (پروانه)/قم: حق بین، 1392

سایر اطلاعات:
کد مطلب: l408
وضعیت مطلب: فعال
گروه اصلی: مذهبی     زیرگروه: اشعار آئینی

دفعات بازدید: 13    
محبوبیت: 4   (کمترین=0 و بیشترین=5)    تعداد شرکت کننده در نظر سنجی مجبوبیت: 
تاریخ ثبت: 1401/10/11 ب.ظ 11:53:30


لینک صفحه ی مطلب: https://tadanesh.ir/t?c=l408


هم گروهی ها
شب آرزوها، شب آرزوها (ولادت) سحرت مبارک، سحرت مبارک صدف نبوت، صدف نبوت گهرت مبارک، گهرت مبارک فلک کرامت، فلک کرامت قمرت مبارک، قمرت مبارک قلم الهی، قلم الهی ...
صفا گرفت جهان چون دل رسول خدا(ولادت) به یمن عید بزرگ ولادت زهرا خدا به ختم رسل دختری عطا فرمود که بوده بیش تر از چار ام و هفت ابا حبیبه احد و پاره تن احمد یگانه کفو ...
قلم الهی اثرت مبارک(ولادت) فلک رسالت قمرت مبارک یمِ نورِ عصمت گهرت مبارک شجر نبوّت ثمرت مبارک شب شهر مکّه سحرت مبارک به جمال زهرا نظرت مبارک حرم نبوّت، حرم حرم شد ...
از کوثر و زمزم دهن خویش بشویم (مدح) تا با مدد فاطمه از فاطمه گویم درمانده ام از گفتن شرمنده از رویم گرد و عرق شرم روان از سر و رویم این تکیه عیان است عیان است عیان ...
ای بضعه پیغمبر یا فاطمه الزهرا (مدح) ای دخت پدر پرور یا فاطمه الزهرا هم قدری و هم کوثر یا فاطمه الزهرا حورای خدا منظر یا فاطمه الزهرا زهرای نبی مظهر یا فاطمه ...
ای حجرۀ تو کعبۀ افلاک در زمین(مدح) جبریل را به خاک در خانه ات جبین با آن که هست رکن همه رکن ها علی بودی تو رکن اعظم آن قبلۀ یقین تو کیستی که چهره به پایت نهد حسین؟ تو ...
ای خاک تو چشم آسمان ها(مدح) بانوی همیشۀ جهان ها اوج تو بلندتر ز امکان عمر تو فزون تر از زمان ها جایی که پدر شود فدایت زیبد که شود فدات جان ها با آنکه هماره از تو ...
ای خوانده خدا مدح تو را بهر پیمبر (مدح) وصف تو درخشیده به تطهیر و به کوثر راضیه و مرضیه و صدیقه، امینه منصورۀ معصومه و زهرای مطّهر هم وجه خدایی تو و قرآن محمّد هم ...
ای روح خدا به چشم حیدر(مدح) ای پاره پیکر پیمبر ای مادر وحی و دختر وحی ای لیله قدر حی داور عیسای مسیح کرده تعظیم اول به تو بعد از آن به مادر یک دفتر وصف تو است قرآن ...
ای قلم ای کتاب آیات وحی(مدح) ای گهر افشان روایات وحی ای همه دم هم نفس جبرئیل خورده قسم بر تو خدای جلیل خطّ تو با حکم حق آمیخته گوهر وحی از دهنت ریخته نقش تو بر لوح ...